ازدواج ساسانیان
در جامعه ایران ساسانیان ، ریاست خانواده مانند گذشته با مرد بوده است ، که کذک خداى نام داشته است . با وجود آن که در دوران ساسانیان زنان از نوعى آزادى هاى اجتماعى برخوردار بودند و حتى بعضى از آنان به مقام سلطنت نیز رسیده اند، ولى مرد عنصر برتر جامعه را تشکیل مى داد، و اولاد پسر، هم از نظر اقتصادى و هم از نظر اجتماعى داراى ارج بیشترى بوده است .(خدمات مجالس)در جامعه ایران ساسانیان ، ریاست خانواده مانند گذشته با مرد بوده است ، که کذک خداى نام داشته است .
با وجود آن که در دوران ساسانیان زنان از نوعى آزادى هاى اجتماعى برخوردار بودند و حتى بعضى از آنان به مقام سلطنت نیز رسیده اند، ولى مرد عنصر برتر جامعه را تشکیل مى داد، و اولاد پسر، هم از نظر اقتصادى و هم از نظر اجتماعى داراى ارج بیشترى بوده است .(خدمات مجالس)از نظر حفظ اصالت خون ، ازدواج با اقرباى نزدیک ، خواهر و دختر معمول بوده است و به عنوان فر ایزدى تلقى مى گردیده است .
مردان مى توانستند زنان متعدد اختیار کنند، ولى حقوق و موقعیت زنان در خانه یکسان نبوده است ، بدین معنى ، زنانى که از طبقه ممتاز بوده اند عنوان پادشاه زن و یا کذک و بانوک داشته اند و شوهر ناگزیر بوده است که تمام عمر از آنان نگاهدارى کند و معیشت شان را فراهم سازد.(تشریفات مجالس)زوجه هایى که از طبقه پایین تر بوده اند، نسبت به زوجه ممتاز داراى وضع و موقعیت پست تر بوده اند و به آنان چاکرزن مى گفته اند.تنها اولاد ذکور چاکرزن در خانواده پذیرفته مى شدند مرد مى توانسته است که زن خود را بدون رضایت به دیگرى بسپارد.زنانى که از طبقه ممتاز بوده اند عنوان پادشاه زن و یا کذک و بانوک داشته اند و شوهر ناگزیر بوده است که تمام عمر از آنان نگاهدارى کند و معیشت شان را فراهم سازد(تشریفات عروسی)در زمان ساسانیان ازدواج پنج قسم بود :1
- پادشاه زن (زن ممتاز) : ازدواج دختر باکره با رضایت والدین ، در این ازدواج فرزندان در دنیا و عقبی از آن شوهر بودند .2
- ایوک زن : ازدواج دختر باکره که یکدانه والدین است ، زن باید اولین فزرند خود را به عوض خود به والدنش واگذارد و از آن پس پادشاه زن شود .3
- سذر زن : زن خوانده ، اگر مرد جوان (لااقل در 15 سالگی) پیش از ازدواج بمیرد ، خویشان او دختری بیگانه را جهیزیه داده تا با مرد بیگانه ازدواج کند ، چون این زن فرزند خانواده محسوب می گردد نیمی از فرزندان او متعلق به جوان متوفی خواهد بود و نیمی دیگر متعلق به شوهرش ، خود زن نیز پس از مرگ متعلق به جوان مرده است .4
- چغر زن یا چاکر زن یا زن چاکر : بیوه زنی است که از نو شوهر کند ، اگر از شوهر اول فرزندی نداشته باشد او مانند سذر زن است یعنی نیمی از فرزندان شوهر دوم او متعلق به شوهر اول و خود زن نیز پس از مرگ متعلق به شوهر اول است
.5 - خود سرای زن : یعنی زنی که در حمایت خود است و بی رضایت والدین ازدواج کرده باشد ، او از والدین ارث نمی برد مگر وقتی که پسر ارشدش بزرگ شده و او را بار دیگر به ازدواج پدر خود به عنوان پادشاه زن در آورد .(خدمات مجالس)هنگام تولد فرزند ، پدر باید به شکرانه آن خیرات و مبرات دهد و جشن گرفته و ولیمه دهد و میزان آن با دختر یا پسر بودن فزرند تفاوت می کند ، هنگام نام گذاری نباید نام های متعارف بت پرستان را بر فرزند بگذارند چون گناه است ، فرزند باید از چشم بد حفظ شود ، بر اساس باورشان فرزند پرتویی از پدر است و باید از او فرمان ببرد ، پرورش دادن کودک وظیفه مادر است و اگر او نباشد وظیفه خواهر و دختر جوان پدر اوست . در این دوره شیربها نیز وجود داشت بنابراین این رسم، شوهر آینده زن مبلغی پول یا کالایی معادل آن مبلغ به والدین زن میداد لیکن بنابر (دینکرد) اگر پس از ازدواج معلوم میگردید زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد مثلا اگر زن نازا بود این پول میبایست به شوهر پس داده شود.
(تشریفات عروسی)ازدواج و مقدمات آن در عهد ساسانیهر دختر یاپسر در خانواده ساسانی تا هنگامی که به سن خردمندی می رسید و توانایی اداره یک زندگی مشترک را داشت براساس تعالیم دینی اقدام به ازدواج می کرد . در انتخاب همسر در برخی از متون به برخی از معیارها و ویژگی های ظاهری اشاره شده است از جمله اینکه آن زنی بهتر (است) که از حیث اندیشه ، مرد دوست (باشد) . افزون بر این ، او را قامت میانه ، سر(و) سرین(و) گردن موزون ، وپایش کوتاه ، و میان باریک ، و زیرپای گودی دار ، انگشتان بلند ،، ناخنش برفین، و گونه اش انارگون ، و چشمش بادام گونه ، و لب مرجانی ، و ابرو طاقدیس (گرد ،کمانی ) ، دندان سفید لطیف و خوشاب ، و گیسو سیاه و براق (و) دراز باشد »از نظر حفظ اصالت خون ، ازدواج با اقرباى نزدیک ، خواهر و دختر معمول بوده است و به عنوان فر ایزدى تلقى مى گردیده است . مردان مى توانستند زنان متعدد اختیار کنند، ولى حقوق و موقعیت زنان در خانه یکسان نبوده است(خدمات عروسی)در این نوع ازدواج « قرار و ترتیب ازدواج را بزرگ خانواده داماد و سرپرست عروس ( معمولاپدرش ) می گذاشتند »همچنین برگزیدن شوهر برای دختران به پدر اختصاص داشت اگرپدر در قید حیات نبود شخص دیگر اجازه شوهر دادن دختر را داشت این حق نخست به مادر تعلق می گرفت و اگر مادر مرده بود متوجه یکی از اعمام یا خاله های دختر می شد . دختر خود مستقلا حق اختیار همسر نداشت از طرف دیگرپدر یا شخص دیگری که ولی دختر به شمار می رفت مکلف بود به مجرد رسیدن به سن بلوغ او را به شوهر دهد.
معمولا وصلت به وسیله یک نفرواسطه به عمل می آمد . مهر را معین می کردند سپس شوهر مبلغی به پدر آن دختر می پرداخت .(باغ عروسی) در شروط ضمن عقد تعهداتی را داماد و عروس می پذیرفت از جمله این که « زن در نیمی از دارایی خود حق تصرف را دارد و عروس می پذیرفت که در زندگانی از زنی و یگانگی و فرمانبرداری و ترس آگاهی در برابر شوهر ، و نیز از ایرانی بودن و بهدینی باز نگردد. داماد نیز تعهد می کند که او را به عنوان زن گرامی ،به عنوان کدبانو استوار دارد و خوراک وپوشاک او را در آسایش فراهم گرداند» گواهان این قرارداد را امضاء می کردند.(تشریفات عروسی)پس از انتخاب دختر مناسب و گفتگوی والدین تعیین زمان و وقت عروسی فرا می رسید احتمالا در برپایی مراسم عروسی و جشن ازدواج سعی بر آن می شده است که این آغاز زندگی مشترک با مناسبت ها و جشن های سال تقارن و هم زمانی داشته باشد .چنین به نظر می رسد که برگزاری مراسم عروسی در ایامی که زن دوران قاعدگی خود را طی می کرد به هیچ وجه صورت نمی گرفت و حتی آن را بد یمن می دانستند .
با شروع مراسم ازدواج مطربان ، خوانندگان و گروه نوازندگان با اجرای برنامه های متنوع از قبیل ترانه خوانی ، آهنگ نوازی ، تار، سه تار ، نی ، سرنا و ... میهمانان را سرگرم می کردند . رقاصان با حرکات موزون و تماشایی خود و بند بازان با بند بازی
در سرگرمی مردم نقش اساسی ایفا می کردند.(خدمات مجالس) باپایان گرفتن مراسم ازدواج ،عروس خانواده خود را ترک می کرد و تحت سرپرستی شوهرش قرار می گرفت کابین عروس و جهیزی که با خود به خانه شوهر می آورد همواره از آن او بود .
در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتخاب می کردند. این امر در کشورهای همسایه ایران مانند نداشت. در شاهنامه زنان دلاور و خردمندی چون کتایون و تهمینه، همسر خویش را انتخاب کرده و برای یافتن همسر خود همه ی مرزهای سیاسی و طبقاتی را زیر پا می گذارند. شاهنامه یک حماسه ملی است، اما تنها عشق است که در این اثر جاودانه، همه ی مرزهای ملی و قومی را در می نوردد.
همسر و مادر و محبوب بزرگ ترین پهلوانان شاهنامه ، همه از دیار بیگانه هستند.(خدمات مجالس)در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتخاب می کردند. این امر در کشورهای همسایه ایران مانند نداشت. در شاهنامه زنان دلاور و خردمندی چون کتایون و تهمینه، همسر خویش را انتخاب کرده و برای یافتن همسر خود همه ی مرزهای سیاسی و طبقاتی را زیر پا می گذارند. شاهنامه یک حماسه ملی است، اما تنها عشق است که در این اثر جاودانه، همه ی مرزهای ملی و قومی را در می نوردد. همسر و مادر و محبوب بزرگ ترین پهلوانان شاهنامه ، همه از دیار بیگانه هستند.(خدمات مجالس) هنگامی که سلطان ایران، بهرام گور از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند؛ روستایی، پاسخ را به دختران خود وا می گذارد. ایزد بانو آناهیتا، الهه ی آب و باران؛ ایزد بانو چیستا، الهه ی خرد و دانایی؛ ایزد بانو رام، الهه ی شادمانی و سیمرغ، بغبانوی بزرگ ایران است.
و این همه نشان ارجمندی زن در نزد ایرانیان است. زرتشت نیز در اوستا برای ازدواج و تشکیل خانواده منزلت والایی دیده است.(خدمات مجالس)در یسنا آمده است: عروس و داماد! این کلمات را به شما می گویم: زندگی سرشار از شادی داشته باشید و به حقوق یکدیگر احترام بگذارید. بی گمان زندگی شیرینی خواهید داشت. زرتشتیان که تعداد آنها در دنیا بیش از ٣۰۰ هزار نفر و در ایران ٣۰ هزار نفر می باشد پس از گذشت قرن ها مراسم مربوط به ازدواج خود را نگه داشته و بنا بر باورهای دیرین خود رفتار می کنند. به این مراسم نگاه کنیم که چه اندازه زیبا هستند. این آداب انسانی و والا را پاس داریم. بسیاری از مردم یزد نیز در این مراسم با زرتشتیان یکی هستند. مراسم ازدواج زرتشتی هاخواستگاریخواستگاری زردشتیان به این روش است که مادر و خواهر پسر در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامهای که در باره ی خواستگاری از سوی پسر به پدر دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند.(خدمات مجالس) جواب نامه چند روز پس از آن از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود. نامزدیدر روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه ،سکه طلا) به دختر می دهد.دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه،گلابپاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند.(تشریفات عروسی) چند روز پس از نامزدی،خویشان دختر نیز با دو لاله روشن و نقل و کله قند سبز پوش،گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر وخویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی ازسوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند .پس از مدتی،که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد برمی گزینند.(خدمات عروسی) عروسیچند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش،چند قواره پارچه،طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( کفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانهای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.
(خدمات مجالس)در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی،عروس و داماد وخویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،کتاب اوستا، دو لاله ی روشن،آیینه،نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است مینشینند. سفره ی پیمان یا گواه یا عقدسفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند. اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان) در یزد بر سفره خوانچه نیز می گذارند. خوانچه مانند تپه ای بلند از نقل های درشت بیدمشک است که به هم پیوسته اند و بسیار زیباست.عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:مسابم و مسابم!_ چی چی مسابی؟_ مهر و محبت مسابم!_ برای کی مسابی؟_ برای عروس و دوماد! داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. در هند بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.(خدمات مجالس) بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند.
روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانوادههای نزدیک مینشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی می دهد. بعد از طرفین میپرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه. پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میکنند . پس از پایان مراسم عقد،تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (دهموبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینکار دهموبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.(تشریفات عروسی) سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه دهموبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند میپردازد. پس از انجام مراسم عقد، موبد،عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند.(تشریفات عروسی) غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد.گاه نیز با آوردن لوطی ها و مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.(خدمات مجالس) در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:- آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالاعقدت می کنم، عقد مدارا- تو که عقدم می کنی، عقد مدارامنم آهو می شم، می رم به صحرا- تو که آهو می شی، می ری به صحرامنم علف می شم سر در می آرم- تو که علف می شی سر در می آریمنم بزی می شم علفو می چینم- تو که بزی می شی علفو می چینیمنم قصاب می شم جونتو می گیرم- تو که قصاب می شی خونمو می گیریمنم شیشه می شم ، خونتو می گیرم- تو که شیشه می شی خونمو می گیریمنم دستمال می شم رو شیشه می شینم- تو که دستمال می شی رو شیشه می شینیمنم موش می شم، دستمالو می چینم- تو که موش می شی دستمالو می چینیمنم گربه می شم موش رو می گیرم- تو که گربه می شی موش رو می گیریمنم عروس می شم حجله می شینم- تو که عروس می شی حجله می شینیمنم دوماد می شم، پهلوت می شینمبادا بادا مبارک بادا پا اندازدر یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانه داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانواده ی عروس) قرار گرٿته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل دادهاند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند.(خدمات مجالس) چون به کوچه ای باریک ( کوچه ی آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:این کوچه تنگه؟ بلهعروس قشنگه؟ بلهدست به زلفاش نزنیدمروارید بنده. بلهبادا بادا مبارک باداای یار مبارک بادا همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کندر دود می کنند. زنان شاباش می کشند .
بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند:هلله شولولولولولو......
در جلو در خانه، جلوی پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست.(تشریفات عروسی) در خانه به مهمان ها شربتی به نام (شربت در حجله ) می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله مادر شوهر هدیهای( گوشواره، انگشتر، دستبند و سینه ریز) به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله،در حضور عده ای از زنان خانواده نزدیک آنها،عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار میدهند. عروس و داماد از ظرفی ،مقداری سبزی که به آن (مرو) و (مور) یا مورد سبز می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شوید و سپس عروس پای داماد را می شوید به این نشان که مانند گیاه مورد همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه( مورد) زندگیشان دراز و پردوام باشد. در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند.
عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره گواه بوده در اتاقحجله با هم می خورند تا به اندازه دانههای آن دارای اولاد گردند. بامداد روز دیگر رختخواب عروس و داماد بوسیله خواهر شوهر (یا خواهر زن) بزرگتر جمع می شود. رسم است که داماد سکهای برای خواهر خویش در رختخواب می گذارد و خواهر شوهر موقع جمع کردن رختخواب، آنرا برمی دارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست (بعنوان روسفیدی ) همراه شیرینی و پشمک (برای شیرین کامی ) برای خانوادههای نزدیک عروس و داماد فرستادهمی شود.(باغ عروسی) پا تختیداماد عصر همانروز ( که روز پاتختی است) قبل از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط میباشد برسر آب روان میرود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیله ی موبد،آنرا در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی قبل از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل پاک باشد.(خدمات مجالس) دربازگشت، داماد برای دستبوسی وسپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدر زن خود از تلاش آن ها در تربیت دخترشان که حالا زن اوست سپاسگزاری می نماید. پدر زن هدیهای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد. در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسهای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. دراین هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کردهاند به عروس و داماد می دهند. آنگاه داماد به نشان شیربها، اناری را که به آن ٣٣ یا ۱۰۱ سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادر زن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهر زن می دهد. روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود.
این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.(تشریفات مجالس) رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی به نام ( شاورهرام ایزد)و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز خوب هفته، مادر شوهر و پدر شوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آن ها هدایایی به نشان پاگشا به آن ها می دهند. همین کار را مادر زن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانههایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها یک سال به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند.
این مهمانی ها نیزهمراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار (یا سیب و یا نارنج) به آن ها داده مقداری (آویشن) که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با خوش حالی است نسبت به عروس و داماد (هبیرو شادباش ) می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است.(عروسی)